وای چقدر خوشگل شدی

تقریباً از دوماهگی به بعد هروقت کسی میدیدت می پرسید پس کی گوشهای یاسمین رو سوراخ می کنید ماهم دلمون نمیومد می گفتیم حالا خیلی کوچیکه ولی دیگه یواش یواش تصمیم گرفته بودم تویه فرصت مناسب گوشهاتو سوراخ کنم .

بعد از شش ماهگی که بحران واکسن ها تموم شده بود گفتم حالا دیگه وقتشه و یکی از دلایلی که مصمم شده بودم این بود که اگه لباس دخترانه بهت نمی پوشوندم همه فکر می کردند پسری دقیقاً ٧ ماه و١٢روزت بود که با مامان مریم رفتیم گوشهاتو سوراخ کنیم ، ساعت 6 بعدازظهر بود پیش آقای دکتر امیری نوبت گرفته بودم و طبق معمول مثل واکسن زدنت من دلم نیومد ببینم و مامان مریمت رفت داخل .

گوشواره هاتو انتخاب کردیم و آقای دکتر گوشهای دختر خوشگلمو سوراخ کرد ، اونقدر گریه کردی که اشک از چونه هات می چکید قلب مامان دیگه داشت کنده می شد انگار جیگرمو تیکه تیکه می کردند .

تااومدی بیرون دیدم وای یاسمینم چقدر خوشگل شده ، گوشهات قرمز شده بود ولی خدارو شکر بعد از دو ساعت دیگه اصلاً نه درد داشتی و بعد هم خدارو شکر گوشهات عفونت نکرد . مبارکت باشه مامانی