پنج ماهگی
پنج ماهگی یاسمین جون در طول پنج ماهگی خنده هات خیلی بیشتر شده بود گاهی اوقات هم که انگار می خواستی درد دل کنی چون چند دقیقه پشت سر هم از خودت صدا درمی آوردی و به من نگاه می کردی . در طول پنج ماهگیت وقتی ما سر سفره چیزی می خوردیم با نگاهت لقمه ما رو دنبال می کردی با دکترت صحبت کردم ببینم می شه غذای کمکی رو یکم زودتر شروع کنیم ولی اون اجازه نداد و گفت یک هفته زودتر میتونید . عزیزم باید یک ماه دیگه صبر کنی هوا داره رفته رفته بهتر می شه و به عید نوروز نزدیک می شیم . گاهی اوقات که هوا بهتره برای خرید بیرون می برمت خیلی از خیابون خوشت میاد دوست داری تو بغل باشی و کل خیابونو من پیاده برم ماشااله تو کالسکه هم که نمی شینی . مامان مریمت داره ...